سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 46
بازدید دیروز : 19
کل بازدید : 147448
کل یادداشتها ها : 40
خبر مایه


پاستور می گوید: در پهنه مشاهده، بخت فقط به ذهن مستعد یاری می رساند . این ذهن مستعد چیست و چگونه می توان آن را به دست آورد؟ مطمئناً در بسیاری از کسانی همچون پریستلی ، پاستور و پرکین که از بخت یاری  بهره مند می شوند، استعداد یا توانایی ذاتی برای اکتشاف وجود دارد. ویژگی بارز این سه نفر، و بسیاری از کسانی که تصادف هایی را به اکتشافاتی تبدیل کردند ، کنجکاویاست. آنان کنجکاو بودند به علت تصادفی که مشاهده کرده بودند پی ببرند.

 

ویژگی دیگری که در آنان مشترک است،تیزبینی شان است. آنها پدیده ای را مشاهده کردند که غیرمنتظره بود، ولی به جای آن که آن را بی اهمیت یا آزار دهنده تلقی کنند و به فراموشی بسپارند، به آن دقت کردند. بی تردید خیلی ها دیده بودند که گازی به طور نامنتظره تولید شود، بلوری شکل عجیبی داشته باشد، یا در ماده اضافه ای که به دور ریخته می شد رنگ تیره ای  وجود داشته باشد. اما آنان اکسیژن را که اساسی ترین عنصر است کشف نکردند، نوعی ساختار مولکولی که برای بقای زندگی ضروری است استنتاج نکردند، یا از قطران سیاه زغال رنگی زیبا تهیه نکردند. آلبرت زنت- گیورگئی به نیکویی گفت: اکتشاف عبارت است از دیدن آنچه همه دیده اند و اندیشیدن به آنچه هیچ کس نیندیشیده است .

رونالد س. لنوکس ادعا کرده است که گرچه ممکن است کنجکاوی و تیزبینی در عده ای بیش از دیگران باشد ، اما می توان آنها را پرورش داد و تقویت کرد. در مقاله ای با عنوان آموزش برای اکتشاف بخت یارانه ، لنوکس راه هایی را شرح می دهد که از طریق آنها دانشجویان می توانند برای بهره بردن از تصادف های پر برکت آماده باشند. گام نخست، آموزش دادن نحوه انجام و ثبت مشاهدات است، چه نتایج منتظره و چه نتایج غیرمنتظره. لنوکس می گوید چنین آموزشی مستلزم آن است که دانشجو در آزمایشگاه دفترچه ای داشته باشد که مربی نه تنها براساس پاسخ های درست و نادرست ، بلکه بر مبنای مهارت در انجام مشاهدات و ثبت آنها نیز به آن نمره بدهد.

دانشجویان باید تشویق شوند تا در تفکرات و تفسیرهایشان انعطاف پذیر باشند. کسی که تنها آنچه را مورد نظر است می بیند و نتایج غیرمنتظره را به بهانه نادرست بودن فراموش می کند، هرگز اکتشافی نخواهد کرد. در اینجا  دو نمونه روشن از تجربیات شخصی خودم را که نمایانگر این اصل هستند ذکر می کنم : دانشجویی آزمایشی انجام داد و نتیجه ای گزارش کرد که انتظار آن را داشتم. اما دانشجوی دوم نتوانست این نتیجه را به دست آورد، و بعدها معلوم شد که این نتیجه نادرست بوده است. دانشجوی اول به دلیل کمبود وقت ، نتیجه نادرستی را که استادش به او گفته بود در انتظار آن باشد گزارش کرد ( خوشبختانه ما این داده های نادرست را منتشر نکردیم، بلکه صبر کردیم تا بعدها که جزئیات مسئله حل شد این کار را انجام دهیم ). در نمونه دوم، به دانشجویی گفته شده بود که باید منتظر نتیجه خاصی شود، ولی او چیزی مشاهده کرد که در نظرش بسیار متفاوت بود، و به دقت آنچه را مشاهده کرده بود گزارش کرد. این نتیجه نامنتظره  منجر به ارائه مفهوم کاملاً جدیدی در برنامه پژوهشی که از پیش تعیین شده بود، گردید، به عبارتی دیگر به یکاکتشاف انجامید.

راه دیگری که به واسطه آن شخص می تواند برای سود جستن از بخت یاری آماده شود مطالعه کامل و دقیق در رشته مورد پژوهش است. جوزف هنری  فیزیکدان آمریکایی ، این جمله  پاستور را با عبارتی دیگر نقل می کند : بذر اکتشافات بزرگ دایماً ما را فرا گرفته اند، اما تنها در ذهن هایی ریشه می دوانند که آمادگی پذیرش آنها را داشته باشند .

به عنوان نمونه اگرچه وقتی هاگ معلقی در ظرف کشت فلمینگ افتاد ، فلمینگ در جست و جوی یک عامل ضد باکتریایی نبود، اما او در میکرب شناسی بسیار باسواد و آموزش دیده بود، و به سادگی می توانست مفهوم ناحیه روشنی را که در کشت باکتریایی بر اثر کاشته شدن تصادفی کپک ایجاد شده بود دریابد.

در برخی از اکتشافاتی که به عنوان شبه بخت یارانه معرفی شده اند، اگر پژوهشگر آمادگی پی بردن به این مطلب را نداشت  ( گرچه تصادفی که برایش اتفاق افتاده بود واقعه ای کاملاً اتفاقی و پیش بینی نشده بود اما امکان داشت نتیجه مورد انتظار را بدهد) هرگز این تصادف ها تبدیل به اکتشاف نمی شدند. به عنوان نمونه، گودییر(Goodyear) بی درنگ متوجه شد که اثر گرم کردن تصادفی لاستیک با گوگرد این است که خاصیت ارتجاعی لاستیک دیگر تحت تأثیر سرما و گرما قرار نمی گیرد. این اثر همان چیزی  بود که سال ها به دنبالش بود، و می دانست چگونه آن را بلافاصله امتحان کند. به همین ترتیب «نوبل» با ریخته شدن تصادفی نیتروگلیسیرین در ماده بسته بندی متخلخل اطراف آن متوجه شد که شاید بتوان از این طریق چاره ای برای طبیعت خطرناک ماده منفجره که سخت در جست وجوی آن بود بیابد. ذهن او به این دلیل بر این اکتشاف چنگ زد که او قبلاً مخلوط های مختلف این مایع دمدمی مزاج را با مواد دیگر آزمایش کرده بود، و دقیقاً می دانست که چگونه مخلوطی را که تصادفاً به وجود آمده بود بیازماید.

در مقابل این معدود اکتشافات شبه بخت یارانه، اکتشافات حقیقتاً بخت یارانه قرار دارند: تصادف های پربرکتی که منجر به پدیده های نوظهوری شدند که اصلاً مترقبه و مورد جست و جو نبودند، و به واسطه ذکاوت کسانی که با این تصادف ها برخورد کردند، تبدیل به اکتشاف شدند. کسی نمی تواند اهمیت بودن در نقطه مناسب در لحظه مناسب را انکار کند، اما باید دقت کرد که والپول در تعریف بخت یاری، برای تصادف و ذکاوت ارزش یکسانی قایل شد. او به دوستش سر هوراس مان گفت که سه شاهزاده سرندیپ دایماً بر اثر تصادف هایی که پیش می آمد و ذکاوتی که داشتند چیزهایی کشف می کردند که در جست وجوی آنها نبودند .

برخی از تصادف هایی را که نقل کرده ام در نظر بگیرید: سیبی در کنار پای «نیوتن» به زمین می افتد؛ «وهلر» به جای سیانات آمونیم، اوره تهیه می کند؛ «پرکین» رنگی بنفش به دست می آورد؛ یک مقنی (چاه کـَن) ایتالیایی به جای آب مجسمه هایی پیدا می کند؛ یک سرباز فرانسوی ضمن تعمیر قلعه ای در مصر سنگی پیدا می کند که نوشته های عجیبی بر آن نقش بسته اند؛ پسرک فلسطینی سنگی به درون غار تاریکی می اندازد و صدای نامنتظره ای می شنود؛ چون دمای لبه پنجره کمتر از 26 درجه بود پاستور بلورهایی را با شکلی منحصر به فرد به دست می آورد؛ صفحه ای فلوئورسان در موقعی که احتمالش داده نمی شود در تاریکی می درخشد و بلورهای فسفرسان بر یک صفحه عکاسی که در کاغذ سیاه پیچیده شده بود تأثیر می گذارند؛ مقاومت شیردوشی در برابر یک بیماری مخوف توجه پزشک محلی را به خود جلب می کند؛ هاگی به درون ظرف کشت بدون درپوش «فلمینگ» می افتد؛ شیمیدانان شرکت دوپون در راهروی آزمایشگاه شوخی شان می گیرد و متوجه می شوند که رشته کشیده شده ای به نحو غریبی محکم است؛ شیمیدان دیگری در دوپون در می یابد که گرچه یکی از مخازن پُر است  اما گازی از آن خارج نمی شود؛ نشتی و آلودگی ابزارها باعث تشکیل پلیمرهایی می شود که کسی انتظار آنها را ندارد؛ وجود تصادفی ناخالصی در یکی از مواد اولیه تولید تاج مولکولی جدیدی می کند.

  

ممکن بود هر یک از این تصادف ها توجه کسی را جلب نکند و بنابراین تنها تصادف بی اهمیتی باقی بماند. اما به سبب ذکاوت کسانی که با این تصادف ها مواجه شدند، اکنون برای قوانین حاکم بر حرکت سیارات توضیحی داریم؛ دانش شیمی آلی بر مبنایی بخردانه پایه گذاری شده است؛ رابطه ساختار مولکولی با فعالیت فیزیولوژیک تا حدی شناخته شده است؛ رنگ های زیبایی وجود دارند که نه تنها پادشاهان بلکه تمام مردم استطاعت تهیه آنها را دارند؛ دریچه ای به روی فرهنگ و زبان تمدن های باستانی گشوده شده است؛ پرتوهای ایکس در تشخیص و درمان پزشکی  استفاده می شوند؛ پرتوزایی و انرژی هسته ای به خدمت ما در آمده اند؛ علیه آبله و بیماری های دیگر ایمن سازی می شود؛ داروی معجزه آسا ی پنی سیلین و جانشینانش مصرف می شوند؛ نایلون و پلی استر در لباس ها به کار می روند؛ تفلون در ساخت ماهیتابه و دریچه های قلبی  استفاده می شود؛ پلیمرهای دیگری در ساخت کیسه های زباله پلاستیکی، صندوق های یخ، عایق کاری رادار، طناب های اسکی روی آب ، سپرهای ضد گلوله و شیشه های هواپیماها استفاده می شوند؛ و مولکول هایی مصنوعی به دست آمده اند که امید می رود فعالیت های حیاتی آنزیم های طبیعت را تقلید کنند.

اینها فقط چند نمونه از فایده های بخت یاری هستند، یعنی کشف چیزهایی که کسی در جست و جوی آنها نیست  بر اثر تصادف هایی که پیش می آید و ذکاوتی که [ برخی افراد مستعد] دارند . برخی از این اکتشافات قرن ها پیش، و برخی اخیراً صورت گرفتند. در قرن بیستم دانسته های ما در زمینه علوم ، پزشکی و فنون با سرعت اعجاب آوری رشد کرده اند. نمی توانیم پیش بینی کنیم که در آینده چه پیشرفت هایی به ارمغان خواهد آمد – سفرهای بین سیاره ای ؟ درمانی برای سرطان؟ اما می توانیم مطمئن باشیم که تصادف ها اتفاق خواهند افتاد، و با آمادگی بیش از پیش ذهن افراد می توانیم انتظار داشته باشیم که این تصادف ها به واسطه بخت یاری تبدیل به اکتشافات درخشانی فراتر از تخیل ما بشوند.

منبع : تبیان






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ